در چهارمین نشست بخش پژوهش سی و ششمین جشنواره موسیقی فجر كه با موضوع «تاریخ نگاری موسیقی و خطر روایت مسلط»برگزار شد، جمعه اول اسفندماه رضا مهدوی مجری و كارشناس این برنامه با سیدعلیرضا میرعلینقی پژوهشگر و تاریخنگار گفت وگو كرد.
سید علیرضا میرعلینقی در ابتدای این گفتوگو در پاسخ به این سوال كه نسلها چگونه میتوانند به تاریخنگاریها اعتماد كنند، عنوان كرد: با كمال واقعگرایی و فروتنی عرض كنم كه بدون هیچ ادعایی در این عرصه كار كردهام. در واقع میتوان گفت شاید یك فعال عاشق بودهام كه تمام وقت سعی كردهام در این حوزه كار كنم. در پاسخ این پرسش باید بگویم تاریخنگاری موسیقی در ایران مقوله بسیار تازهای است و اصلاً به اندازه خود تاریخ موسیقی ایران قدمت ندارد. تاریخنگاری امر بسیار جدیدی است كه اولین گامهای آن به حدود 50 سال بعد ازدوران مشروطیت برمیگردد. اولین گامها در حوزه موسیقی تهران بوده كه مؤلف آن آقای روحالله خالقی هم به هیچ وجه ادعای تاریخنگاری نداشته ولی این تاریخنگاری تبدیل به مبنا شده است. فكر میكنم واضح است كه سه جلد كتاب “سرگذشت موسیقی ایران” تا وقتی موسیقی ایران وجود دارد یكی از مراجع حذف نشدنی تاریخ موسیقی شهری ما خواهد بود. در این سه جلد كتاب ارزشمند، تنها به یك حوزه مشخص از موسیقی شهری تهران در سالهای مشروطیت تا بعد از سكوت دولت دكتر مصدق پرداخته شده است. زمینه تاریخنگاری وجود نداشته و این حوزه همین طور ضعیف شده است.
میرعلینقی ادامه داد: نسخه تاریخنگاری بعد از استاد خالقی برای دوست و هم نسلشان استاد حسن مشحون است كه حدود 45 درصد آن كتاب به طور واضح رونوشت شده از كتاب زندهیاد خالقی است. بهعنوان تاریخ نگار باید گفت، امتیاز كتاب آقای مشحون از لحاظ آكادمیك بهتر است چون آن كتاب نظاممندتر است و به قصد تاریخنگاری نوشته شده ولی متأسفانه دیدگاه موسیقی در كار ایشان غایب است.
این پژوهشگر موسیقی مطرح كرد: همه تاریخنگاریها در ایران تاریخنگاری سیاسی بوده و تاریخنگاری موسیقی یكی از حوزههایی بوده كه دیرتر از تمام حوزههای دیگر تاریخنگاری تخصصی مورد توجه قرار گرفته و حقیقتاً حوزه بسیار دشواری است.
در ادامه این گفتوگو میرعلینقی گفت: مبنای تاریخنگاری فقط نوشته است و حتی به صورت فیلم هم آنچنان مورد اعتبار نیست، چرا كه به خاطر یك سری معذروات و مقدورات بیان بصری مجبور هستید در واقعیت تاریخ دخل و تصرف كنید. تنها قالب واقعی تاریخ نگاری، نوشته و همراه با عكس است.
میرعلینقی اظهار داشت: ما دو حوزه داریم كه این دو حوزه از همدیگر مجزا هستند ولی در یك جاهایی میتوانند با همدیگر تعامل و همپوشانی داشته باشند. یكی حوزه علمی است و دیگری حوزه هنر است. در حوزه هنر، پایبندی به واقعیت اصل نیست، بلكه دستكاری زیباشناسانه در واقعیت است كه ملاك قرار میگیرد. اگر همه اینها كارشان را با رعایت اصول مربوط به كارشان و داشتن ذوق و استعداد خلاقیت انجام بدهند، در جای خودشان شایسته و نیكو هستند. در حوزه علم نیز تاریخنگاری موسیقی در ایران یك امر جدید محسوب میشود.
او در پاسخ به این سوال كه آیا ما اسناد موسیقی داشتیم كه در ادوار گذشته از بین رفته باشد، اذعان كرد: ما چیزهای فراوانی داشتهایم كه از بین رفتهاند. برخی از اسنادی كه داشتیم هم از بین رفته است. از دو قرن اول ظهور اسلام در ایران تا زمان استقرار دوره قاجاریه، یك سری دورهها وجود دارند كه تاریك هستند و از این دورههای تاریك هیچ چیزی در دست نیست. در دوره صفویه دو اتفاق بسیار مهم و تراژیك افتاده است كه یكی از آنها مهاجرت كلی موسیقیدان به سمت هند و تركیه است و دیگری، به دار كشیدن یك سری موسیقیدانها بوده است. منظور از دورههای تاریك لزوماً دورههای بد نیست، بلكه دورههایی است كه ما هیچ سند و اطلاعاتی از آن دورهها نداریم. بنابراین تمام هم و غم بخش نگارشی یا بخش فرهنگ مكتوب ذهنیت ایرانی در موسیقی ایرانی، برای نوشتن رسالات علمی مصروف شده است. در واقع خواستهاند علم موسیقی به یادگار بماند. شما اگر نگاه كنید از دوره تیموری تا اواخر دوره قاجار، رسالههای موجود فقط كپی از روی همدیگر هستند.
میرعلینقی ضمن اظهار تأسف از درگذشت گلنوش خالقی، درباره تأثیر ایشان در تاریخنگاری موسیقی گفت: ایشان از یك نوع سادگی آگاهانه و صراحت لهجه بدون تلخی برخوردار بودند. شاید بیش از 25 سال با ایشان از راه دور در ارتباط بودم. در چند مكالمه طولانی بسیاری از ناگفتههای تمرین اركستر “گلها” را به من گفتند.
وی اضافه كرد: ما از سال 1333 روایت تأثیرگذار استاد روحالله خالقی را داشتیم. آخرین نسخه تجدیدنظر شده سرگذشت موسیقی ایران هم در سال 1380 منتشر شد كه یك بخش تازهای را آقای دكتر ساسان فاطمی به آن اضافه كرده و عكسها را تفسیر كردند. واقعاً جای این بخش در یك كتاب كلاسیكی مانند كتاب “سرگذشت موسیقی ایران” خالی بود. جا دارد كه دیگران هم از آن الگو بگیرند. استاد خالقی با اینكه نماینده یك جناح مفید و تأثیرگذار بودند، اما هیچگونه گفتمان اقتدارگرایانهای در كارشان نبود. ایشان بسیار فروتن بودند و سخنشان به صورت تلویحی این است كه این كتاب حرف اول است و حرف آخر نیست. یعنی ما یك بستری را برای شما میگذاریم كه شما براساس آن به بالا بروید.
این پژوهشگر بیان كرد: برنامه “گلها” ابتدا با سری “گلهای جاویدان” تأسیس شد و اساساً هدف مرحوم پیرنیا، معرفی شعر فارسی و غزل عارفانه بود. در ادامه از آنجایی كه دریافته بودند كه رادیو نیاز مبرم به موسیقی دارد، گفتند از موسیقی ملی استفاده كنند. هدف پیرنیا از تأسیس برنامه “گلها” شعر بود ولی با آمدن استاد خالقی و استاد جواد معروفی بود كه “گلها” تبدیل به یك برنامه موسیقی شد و اوج برنامه “گلها” نیز همان دوره بود.
میرعلینقی گفت: در كنار تأسیس نهادها، سازمانها و مدارس موسیقی در ایران در عصر تجدد بعد از دوره مشروطیت، تأسیس برنامه “گلها” یكی از مهمترین وقایع تاریخ اجتماعی موسیقی ما است. برنامه “گلها” یك برنامه تولیدی هر روزه بود و باید از گوینده، شاعر، سولیست، اركستر، آهنگساز، صدابردار و … استفاده میكرده و در عین حال سطح خودش را نیز حفظ میكرده است. برنامه “گلها” 23 سال گوش مردم را با سطوح مختلفی از موسیقی غیر كوچه بازاری آشنا كرده است. هیچ دولت، سازمان و نهادی نتوانسته كاری را كه آقای پیرنیا انجام داده است، انجام بدهد. تاریخنگاری موسیقی شهری ما بدون بررسی برنامه “گلها” مثل پیكرهای است كه سر ندارد.
او در پاسخ به این سوال كه خطر روایت مسلط بیشتر از جوامع آكادمیك است یا كسانی كه امكانات و رسانه دارند ولی دانش كافی را ندارند، توضیح داد: كسانی كه رسانه و امكانات دارند با برنامه “گلها” دشمنی خاصی ندارند. این دشمنی از یك جناح آكادمیك خاص است كه براساس یك سری مفروضات كار میكند. متأسفانه مفروضات را به طوری به كل یك جریان تعمیم میدهند كه تر و خشك را با هم بسوزانند.
سیدعلیرضا میرعلینقی در پایان با اشاره به اینكه خاطرهنگاری در بین موسیقیدانها میتواند زمینه تاریخ را بسازد، خاطرنشان كرد: خود آقای روحالله خالقی در بخش دوم كتاب “سرگذشت موسیقی ایران” خاطرهنگاری كرده است، منتها خاطرهنگاری به معنای ژورنالیستی زرد آن نیست، بلكه به معنی دید تاریخی و اجتماعی است و دیدش پر از احساس مسئولیت و حساسیت نسبت به موسیقی است. یعنی اینطور نبوده كه صرفاً یك خاطره سرگرمكننده بگوید. فكر میكنم خاطرهنگاری موسیقی با چند نفر به موازات از هم شروع شده ولی به فاصله از هم منتشر شدهاند. خاطرهنگاری موسیقی را بیشتر افراد غیر موسیقیدان آغاز كردند.
در ادامه این نشستها روز شنبه دوم اسفند ماه، گفتوگوی فرهنگی رادیو به موضوع «سند ملی موسیقی و الزامات آن» می پردازد.
نشستهای بخش پژوهش این دوره از جشنواره به دبیری رضا مهدوی، پژوهشگر موسیقی با همكاری رادیو گفتوگو برگزار میشود وهر نشست در برنامه گفتوگوی فرهنگی رادیو گفتوگوساعت 20 تا 21 پخش میشود.