اكرامیفر به فرهنگستان زبان و ادب فارسی پیشنهاد كرد: برای خلق واژگان بهتر است در كنار ادیبان از كارشناسان میان رشتهای همچون روانشناسی و مردم شناسی و فلسفه بهره ببریم تا كاربرد واژگان در سطوح و شرایط مختلف در فرهنگ عمومی بررسی شود.
به گزارش خبرنگار كتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، محمود اكرامیفر شاعر و پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی در برنامه گفتوگوی فرهنگی رادیو گفتوگو به دو نگاه زبان و ادبیات فارسی اشاره كرد و گفت: در یك نگاه زبان فارسی وسیلهای ارتباطی است وابزاری كه متناسب با شرایط برای كاركرد مناسب باید تغییر كند و نگرانی زمانی است كه این تغییر تبدیل به تحول شود در تعریفی دیگر این زبان یك میراث است و امری معنوی و معنایی است كه باید حفظ شود.
وی افزود: اگر حتی زبان را یك وسیله ارتباطی هم تعریف كنیم با نگاه به كتابهای دورانهای گذشته باز هم متوجه تغییر میشویم همانطور كه امروز ما شاهنامه، گلستان و بوستان و مثنوی و... را معنا میكنیم اما شعر معاصر نیازی به معناكردن ندارد و فهم همگانی را شامل میشود و اگر شعر و متنی نیاز به معنا داشته باشد یعنی زبان از نظر ساختاری تغییر كرده است و حتی باز هم این معناكردن باز هم نمیتواند معنای اصلی ساختار زبانی مورد نظر شاعر باشد.
* زبان گفتار ما در سراسر كشور به زبان گفتار تهران تبدیل شده است
اكرامیفر زبان را یكی از عناصر فرهنگی در كنار دیگر عناصر برشمرد و گفت: همانطور كه در طول زمان پوشش و پیرایش و آرایش و معماری و... تغییر كرده است پس زبان هم دستخوش تغییر میشود اما باید این یك تغییر باشد نه یك تحول چرا كه نگرانی ما این است كه در آموزش رسمی این اتفاق میافتد.
وی افزود: در كتابهای رسمی و حتی برنامههای تلویزیونی این تغییر خودخواسته است به طور مثال عناوین برنامههایی چون «دست فرمون»؛ «میدون»، «وقتشه» و... به طور رسمی شكسته نویسی و شكسته گویی و زبان گفتار تهران را بجای زبان معیار به طور رسمی گسترش میدهند و به این جهت به طور رسمی زبان گفتار ما در سراسر كشور به زبان گفتار تهران تبدیل شده است.
این پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی با اشاره به مكتب اشاعه گفت: هر كجا قدرت بیشتر و رسانه در آن حضور پررنگ داشته باشد ظرفیت معنایی خود را به بخشهای دیگر اشاعه میدهند و آنجا مركز اشاعه میشود و امروز ما نیز خواسته و ناخواسته از زبان معیار به سمت زبان گفتار تهرانی در حركت هستیم.
اكرامیفر ادامه داد: در كتابهای درسی نیز ما از خط خودكاری بجای خط تایپی استفاده میكنیم در مجلات نوجوانان و كودكان از همین خط و قلم نوشتار خودكاری بهره بردهاند و حال از بحث اشاعه گذشته و عدهای خواسته یا ناخواسته هدایتگرانه عمل میكنند.
* زبان گفتاری معلم هم در كنار واژگان كتابهای درسی مهم است تا در ساختن جهان ذهنی دانش آموزان موثر باشد
وی گفت: انسان در قالب كلمات فكر میكند و واژگان هم ذهن هم زبان و هم سطح ارتباط انسانها را میسازد و زبان لزوما واژه نیست بلكه ساختار و نوع چینش واژگان مركز ثقل معنایی را نشان میدهد پس زبان گفتاری معلم هم در كنار واژگان كتابهای درسی مهم است تا در ساختن جهان ذهنی دانش آموزان موثر باشد.
شاعر و كارشناس حوزه ادبی برای پاسداشت زبان و ادبیات فارسی و تقویت آن گفت: در زمینه خلق واژه، فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی فعالیت میكند، اما در كنار آن ما شاعرانی را داریم كه هرچند كمتر واژه و تركیبات تازه خلق میكنند و شیوه آشنایی زدایی را كمتر توجه دارند و این واژگان هستند كه شاعر و نویسنده اگر آنها را خلق كند هم انباشتگی به وجود میآید فرهنگستان هم گاهی از مردم عقب است امكانی را وارد كرده و مردم از آن استفاده میكنند بعد از مدتی تازه خلق واژه میكنیم از طرفی با آنكه واژگانی چون قطار، فرودگاه و.. را فرهنگستان به زیبایی وارد گفتار جامعه كرده اما گاهی اساتید زبان و ادبیات فارسی واژه خلق میكنند كه بدون پشتوانه روانشناسی و جامعه شناسی است. واژهها با فرهنگ عمومی مردم سروكار دارد وقتی آپاندیس را آویزه میگوییم در كاربرد آن مشكل ایجاد میشود.
* پیشنهاد به فرهنگستان زبان و ادب فارسی
اكرامیفر به فرهنگستان زبان و ادب فارسی پیشنهاد كرد: برای خلق واژگان بهتر است در كنار ادیبان از كارشناسان میان رشتهای همچون روانشناسی و مردم شناسی و فلسفه بهره ببریم تا كاربرد واژگان در سطوح و شرایط مختلف در فرهنگ عمومی بررسی شود.
وی افزود: عموم مردم زبان فارسی را دوست دارند و این ما هستیم كه باید فرایند واژگان را مدیریت كنیم تا این زبان كاربردی و در فرهنگ عمومی مورد توجه قرار گیرد.
* با مدیریت سازمانی نمیتوان دغدغه ایجاد كرد
این شاعر در پایان گفت: در سلسله مراتب ارزشها جایگاه فرهنگ پایین آمده و سرمایه و پول جای آن را گرفته و این باعث شده دغدغه مندی در این حوزه تضعیف شود و ما به سمتی میرویم كه شهروند رسانه مهندسی پیام انجام میدهد و تعیین میكند شعر چه موضوعی داشته باشد. كدام شعر چند رسانهای شود؟ و چه زمانی در چه زمانی نشر داده شود و تعیین و تایید و توزیع محتوا در دست عموم قرار گرفته است. پس سلسله مراتب ارزشها باید جوری باشد كه همه دغدغه فرهنگی داشته باشند و با مدیریت سازمانی نمیتوان دغدغه ایجاد كرد.