یك متخصص گوارش گفت: ذرات ریزی كه از تجزیه پلاستیكها، استفاده روزمره از ظروف و البسه مصنوعی به بدن راه مییابند، بهتدریج در كبد، كلیه و سیستم عصبی تجمع پیدا كرد و عامل ضعف ایمنی میشوند.
به گزارش خبرگزاری مهر، ایرج خسرو نیا متخصص گوارش گفت: ریزپلاستیكها ذراتی هستند با اندازهای كمتر از پنج میلیمتر كه در آب، خاك، هوا و اقیانوسها وجود دارند. بررسیهای بینالمللی نشان داده سالانه حدود 50 هزار ذره پلاستیكی به بدن هر انسان وارد میشود؛ موادی كه ممكن است از مسیرهای گوناگون در بدن تجمعیافته و موجب اختلال كاراندامهای حیاتی شوند.
این متخصص توضیح داد: منبع اصلی ورود این ذرات، محیط و ابزارهای روزمره است. از تختههای پلاستیكی آشپزخانهای كه هنگام خرد كردن غذا ذراتی میریزند، تا ظروف پلاستیكی یا لیوانهای بهاصطلاح «كاغذی» كه لایهای از پلیمر درون خود دارند، همگی راه ورود میكروپلاستیكها به بدن هستند. حتی برخی لوازم آرایشی مانند پودرها، كرمها و لاكهای ناخن حاوی ذرات پلاستیكیاند كه از طریق پوست جذب یا در هوا پخش شده و وارد بدن میشوند.
در بخش دیگری از برنامه، خسرو نیا با اشاره به منشأ زیستمحیطی این مواد اظهار داشت: كیسههای نایلونیای كه رها میكنیم، در اثر نور خورشید خرد و پودر شده و بهصورت ذرات معلق وارد خاك و هوا میشوند. با وزش باد یا بارش، این ذرات به منابع آب، رودخانهها و نهایتاً اقیانوسها میرسند و گوشت ماهی یا میگوی آلوده به سفرههای غذایی انسان راه مییابد.
وی تأكید كرد: تجمع ریزپلاستیكها در بدن صرفاً به سیستم گوارش محدود نیست. این مواد در كبد و كلیهها انباشته میشوند، عملكرد سمزدایی كبد را مختل میكنند، میتوانند عامل بالا رفتن اوره و كراتینین و بروز نارساییهای كلیوی باشند، و حتی در سلولهای عصبی نیز تجمع مییابند كه در بلندمدت زمینهساز ضعف سیستم ایمنی، خارشهای پوستی بدون علت مشخص، و اختلالات خود ایمنی خواهد بود.
خسرو نیا اذعان كرد: متأسفانه در آزمایشهای معمولی مانند خون یا ادرار، این مواد دیده نمیشوند و فقط در نمونهبرداریهای بافتی (بیوپسی) از اندامهایی مانند كبد یا كلیه ممكن است آثار آنها شناسایی شود. بااینحال، در بیشتر پاتولوژیها تمركز بر ویروسها و باكتریهاست و كمتر به وجود پلاستیك توجه میشود.
وی یكی از خطرناكترین ویژگیهای این آلودگی نوظهور را تجمع خاموش آن دانست: ریزپلاستیكها ممكن است هیچ علامتی ایجاد نكنند، مگر زمانی كه سلولها از كار میافتند. فرد ممكن است دچار زردی، هپاتیت یا ضعف عمومی شود بیآنكه علت مشخصی برای بیماری یافت شود؛ درحالیكه دلیل واقعی، اختلال عملكرد سلولی ناشی از پلاستیكهای تجمعیافته است.
خسرونیا تصریح كرد: ذرات حاصل از ساییدگی لاستیك خودروها و ترمزها خود نوعی میكرو پلاستیكاند كه در هوای كلانشهرها بهوفور وجود دارند. همین ذرات میتوانند از راه تنفس وارد دستگاه ریوی شده و منشأ آسم، خسخس سینه و ضعف بدن شوند.
وی هشدار داد: ورزش در هوای آلوده باعث افزایش تعداد تنفس میشود، در نتیجه هوای آلودهتری استنشاق میكنیم و ذرات بیشتری وارد بدن میشود؛ بنابراین فعالیت بدنی شدید در كنار بزرگراهها یا اطراف كارخانههای پلاستیكسازی بههیچعنوان توصیه نمیشود.
این پزشك متخصص تأكید كرد: مسئله ریزپلاستیكها تنها با تغییر عادات فردی حل نمیشود و نیازمند مشاركت، فرهنگسازی و اقدام هماهنگ جهانی است. عمر پلاستیكها صدها سال است؛ ممكن است كیسهای كه ما امروز در بیابان رها میكنیم، نسل آینده را بیمار كند. باید دولتها و شهرداریها برای جمعآوری، دفن یا ذوب ایمن این زبالهها برنامهریزی كنند و شهروندان هم در استفاده از محصولات یكبارمصرف بازنگری كنند.
خسرو نیا در مصاحبه با رادیو گفتگو خاطر نشان كرد: تا حد امكان از ظروف شیشهای یا فلزی بهجای پلاستیك استفاده شود، بطریهای آب پلاستیكی بیشتر از یكبار مورداستفاده قرار نگیرند، و برای خرید روزانه بهجای كیسههای نایلونی از كیسههای پارچهای بهره برده شود. همچنین، استفاده از وسایل دارای الیاف مصنوعی مانند بالشها و پتوهای پلاستیكی باید كاهش یابد.پلاستیكها جز جداییناپذیر زندگی امروز هستند، اما اگر سبك مصرف خود را اصلاح نكنیم.